خوشحالم خووب



- خیلی خوشحالم

  به این دلیل که دیدم یکی از بهترین دوستام (بهار) شروع کرده به دوباره نوشتن وبلاگش

  به این دلیل که چند روز تعطیلم و می تونم حس اعتیادی که به چرم دوزی پیدا کردم برطرف کنم


- چند شب پیش خواب دیدم باردارم و با اینکه خواب بود تموم وجودم ترسید از اینکه دوباره اون اتفاق تلخ بیفته، وقتی برمی گردم پستای گذشته چقدر دلم میخواستش وچقدر خورد تو ذوقم...

با تموم وجودم میخوام مادر باشم ولی می دونم الان زوده شاید چندماه دیگه دوباره بخوام سعی کنم ...


- همون موقع که پرهام تهران بود خونه سمیرا که رفتم بندانداز برقی گرفته بود به من پیشنهاد داد که امتحان کنم نتیجه این پیشنهادش این شد دم یکی از ابروهام رو بردم

به محضی که رسیدم خونه دم اون یکی ابروم هم کوتاه کردم ، چند روز بعد هم رفتم آرایشگاه موهام رو کوتاه کردم همینطور ابروهام رو رنگ کردم...

بیشتر مشتری های خانم اولین سوالشون اینه کدوم آرایشگاه ابروهات رو برداشته بهت این مدلی میاد (کم کم دارم خودکفا میشم تو فکر خرید یه بندانداز برقی هم هستم)


- فردا و پس فردا بخاطر بروز رسانی بلاگ اسکای دسترسی به مدیریت وبلاگ ندارم و همینطور شما نمی تونین کامنت بذارید...
نظرات 2 + ارسال نظر
بهار پنج‌شنبه 16 خرداد 1392 ساعت 08:19 ق.ظ

سلام عزیزه دلم،خوبی؟الهی من فدات بشم،من دوباره اومدمامروز بعدازظهر حتما بهت میزنگم،راستی نی نی نداری؟فدات بشم من ،چقدر تغییر کردی،علایقت چقدر عوض شده،چقدر از هم دور شدیم،ولی خداروشکر من دوباره اومدم نت و دیگه فاصله نمیفته بینمون،جبگرتو بخرم

بهار جمعه 17 خرداد 1392 ساعت 06:05 ب.ظ

سلام عزیزه دلم،امیدوارم حالت خوب باشه،باور میکنی یک ساعته نشستم و تمام پست ها و مطالب وبت رپ خوندم؟الهی بمیرم برات،چقدر عذاب و سختی کشیدی،من خیالم راحت بود میگفتم باکسی که عاشقشی ازدواج کردی و خوشبختی ولی الان بعد از خوندن وبت کلی گریه کردم،چرا باید اینجوری بشه؟شما که دیوونه هم بودین،چرا پرهام حالا که خرش از پل گذشته و خیالش راحته تورو داره نیازهای روحیتو براورده نمیکنه،امیدوارم دوباره زندگی به کامت باشه و پرهام درست بشه،

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد