پراید


- آجی بزرگه و شوهرش تصمیم دارن پرایدشون رو بفروشن قیمت کردن 13 تومن ، پرهام اصرار داره  انصراف بدیم این رو بخریم و من چون دوست ندارم نمیدونم مدلش سال 89 یا 90 هست ولی خوب چون کار شوهرش با ماشینه و تو این 3-2 سالی که دستش بوده ماشین یه لحظه استراحت نکرده برای همین زیاد راضی نیستم ترجیح میدم نو باشه ...


*


- پرهام میگه انصراف بدیم فعلا صبر کنیم تا جناب روحانی بیاد سرکار ببینم چی میشه ... تا 15 تیر وقت داریم که انصراف بزنیم پس زمان کافیه برای فک کردن


ممنونم بابت نظراتتون و راهنمایی تون


*

عروس عمو پرهام اومده من برم....دوستتون دارم




نظرات 1 + ارسال نظر
عسلی و آقای همسر چهارشنبه 5 تیر 1392 ساعت 07:08 ب.ظ

وااااااای خدااااا !
این چند صفحه پست های نخونده ات نشون میده که بنده این مدت خیلی درگیر بودم ... ببشخید !
خیلی از پستهای این 2-3 صفحه رو خوندم

اون روز که با هم بودیم گفتم و الانم میگم ...
خیلییییییییی سخت میگیری پرتو زندگی رو .. درسته از خانواده ات دور شدی اما دنیا که تموم نشده ... اگه میرفتی یه کشوره دیگه چی ؟ توی همین وبلاگستان چندتا از بچه ها هستن که از خانواده شون دورن و توی یه کشور دیگه زندگی میکنن
زندگی جریان داره ... اگر خودتو توی مسیرش قرار بدی ازش لذت می بری ... درست مثل رودخونه .....

مادرشوهرتم تکلیفش مشخصه .. اونجاییها کلا اخلاقاشون سرده و همین ناراحتت میکنه چون جایی که تو ازش اومدی مردم گرمی داره
رفتار مادرشوهرت خیلی بده اما فرض کن که تو یه عمر واسه پسرت برنامه ریزی میکنی و فکر که میری خواستگاری و دختر پسند میکنی و این حرفا ..... بعد یهو پسرت بیاد و به اصرار بگه یا فلانی و یا هیچکس ... بازم میگم .. کار مادرشوهرت اشتباهه اما این تویی که باید با رفتار خوبت خودتو تو دلش جا کنی ... هیچ مادری غصه بچشو نمیخواد حتی اگر درظاهر اینطور نشون بده

روزهات نارنجی

شادباشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد