- اینجا رسم نیست واسه دختر کلی جهاز بگیرن در نتیجه حرفای دیگران خیلی زیاد هستش از داداشا گرفته تا فامیل
از طرفی میدونم بازم اونجا بخاطر اینکه رسمشون رو نمیدونم ممکنه کم و کاستی داشته باشم و باز حرف میشنوم از این قبیل
برای همین خودم رو به بی خیالی زدم...
- با مامان دوتا ذرت پز خریده بودیم که امروز از ذرت پز مامان استفاده کردم و عالی بودش...
- خاله و دخترخاله جهاز نه چندان کاملم رو دیدن و مدام میگفتن نمیشه نری اونجا اینجا بمونی؟
- ازش میپرسم چمدون هم باید بگیرم؟ من یه کوچیک دارم ....میگه نمیدونم میپرسم اجی کوچیکه چمدون داره میگه اره دوتا...
- 30 شهریور ....................
از من به ششما یه نصیحت دوستانه... هیچ وقت زندگیت رو بخاطر این چیز ها خراب نکن زندگی خیلی با ارزش تر از این حرف هاست. یادت باشه هر کاری بکنی مردم حرفی برای گفتن پیدا می کنن... فقط ازهمین که کنار کسی هستی که همدیگرو دوست دارین خدا رو شکر کن و از لحظه های با هم بودنتو لذت ببر

سلام دوست جونی/ خوبی
درکت میکنم سخته ولی شیرینه
من این مرحله رو پشت سرگذاشتم ولی دلم نمیخواست شب عروسیم به این زودی تموم بشه،پرتو فقط به خوش بودن خودت و شوهرت فکر کن به لذت بردنتون از اون شب،چون اگر بگذره دیگه برنمیگرده،من خاله هام کلی اون شب تو قیافه بودن واسم ولی نذاشتم هیچ چیز و هیچ کس اون شبو واسم خراب کنه،راستی اگه دوست داری بهم رمز بده،یه سوالم داشتم،قراره کدوم شهر بری؟؟؟؟
http://0neandone.blogsky.com/
میتونم رمزتو داشته باشم؟
گیتی
آجی جونم اینقد غمگین نباش
حرف خودت و شوشوت واست مهم باشه
به حرف بقیه توجه نکن اصلا!!
آجی جونم منم میتونم رمز داشته باشم؟!