روز بد

صبح بعد از نماز صبح بلند میشی میشینی پای کامپیوتر پراز شادی هستی تصمیم داری امروزت رو عالی بگذرونی ولی چرا این تصمیم تا شب عملی نمیشه

پرهام دیشب با دوستاش رفت بیرون قرار بود شب هم همونجا بمونه گوشیش شار‍ژ نداشت خاموش شده بود

خیلی خوشحال بودم مطمئن بودم امروز با خوش اخلاقی مهربونی او یه روز خوب رو دارم

نشستم یه خورده با کلیپ آماده پری مایر ور رفتم بعد از یه خورده سرچ کردن و زدن دانلود شروع کردم دیدن سریال فرندز

تا ساعت 11:30 که دیگه مست خواب شدم کام رو خاموش کردم با گوشی بابک مسیج فرستادم واسه پرهام: کلی منتظرت شدم زودتر برگرد

دراز کشیدم و ناخودآگاه اخمام درهم رفت به این فکر کردم من وقتی گوشیمم خاموش میشه با گوشی دوستام بهش زنگ میزنم یا بهش شماره رو میدم میگم نگران شدی زنگ بزن

تصمیم گرفتم گوشیم رو بی صدا بذارم یه خواب آروم برم ولی هرکار کردم این تصمیم فقط 30 مین بیشتر دووم نیورد چون همش چشمم به گوشی بودش

نیم ساعت بعدش زنگ زد صداش خیلی خسته بود گفت دیشب تا صبح بیدار بودیم تازه رسیدیم ازم پرسید چرا نارحتی درجوابش گفتم خوابمه...خدافظی کرد خوابیدم

تا ساعت 7 چندین بار بیدار شدم ولی چون حساسیت داشتم بلند نشدم تا اون موقع که متوجه شدم خطا خرابن پر از دلهره شدم به خودم گفتم حتما کلی نگرانم شده گوشی مامان رو نگاه کردم دیدم زنگ نزده ولی بازم خودمو گول زدم حتما زنگ زده ولی آنتن نبوده

با گوشی خاله مسیج زدم واسش خطا خرابن

تا یکساعت بعد که زنگ زد چنان تلخ و سریع حرف زد که 1 ساعت منتظرش بودم از حموم دربیاد و زنگ بزنه

یه بار زنگ زدم گوشی رو قطع کرد که بعد فهمیدم شام میخورده

گفت باید زنگ میزده از 12 تا 7؟

از نظر من آره

گفت مریضیش برگشته بهش گفتم اگه مواظب خودت نباشی همون رفتاری رو باهات میکنم که اون سری تو اون سفر کذایی باهام داشتی

بهش گفتم ناراحت شدم انتظار داشتم شماره یکی دوستات رو بدی چون نمیدونستم چه ساعتی برمیگشتی حداقلش صبح یه مسیج میزدی که تا ظهر برنمیگردید

میگه دلیل نمیشه


همش از ذهنم میگذره من باید عوض بشم ولی چجوری؟


نظرات 3 + ارسال نظر
Sweet Sacrifice دوشنبه 16 خرداد 1390 ساعت 01:39 ق.ظ http://goodenough.persianblog.ir/

گاهی وقتا طرفمون رو کلافه می کنیم

افردایتی دوشنبه 16 خرداد 1390 ساعت 04:23 ق.ظ

چطوری؟ یه بار نشد بیایم این وبلاگ یه پست شاد بخونیم ... ای بابا
خب لابد نشده دیگه گیر میدیا
راستش واسه ما هم این مسئله پیش اومده یا من نشده به اون زنگ بزنم یا اینکه برعکس امین به من زنگ نزده
انقدر سخت نگیر
اگه تصمیم میگیری روزت رو خوب بگذرونی کارت رو کن نگذار چیزی خرابش کنه
دوستت دارم

Helmar دوشنبه 16 خرداد 1390 ساعت 06:23 ب.ظ http://lucky-egg.blogsky.com

به نظرم تو نباید عوض بشی...اما خب به قضاوت نصف و نیمه من اعتماد نکن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد