کلافگی

- خانواده ام کنارم هستن و من از ته دل خوشحالم کاش همیشه پیشم بودند....


- دیروز عصر با مامان رفتیم بازار و من یه سینی خوشگل واسه روز تولدش خریدم  بعد از اونم یه خورده خرید کردیم اومد مغازه من رو دید


- گاهی حسابی کلافه می شم این یه حقیقته که اونقدری که من به پرهام توجه می کنم اون نمیکنه.....


- مامانم مدام اصرار داره به بچه دار شدنم منم خودم خیلی دوس دارم ولی باید یه خورده اوضاع مالیمون رو بهتر کنم بعد


- من خیلی ولخرجم و حسابی از دست این خصوصیتم شاکیم باید پول پس انداز کنم واسه ماشین و خونه....


- دوستتون دارم

نظرات 3 + ارسال نظر
مهرگل سه‌شنبه 9 خرداد 1391 ساعت 10:07 ق.ظ

پرهام چون تو جای سرد به دنیا اومده، ذاتا سرد هستش، مزاجش سرد هستش، غذاهای گرم بهش بده بخوره! در این زمینه با یه دکتر طب سنتی هم مشورت کنی بد نیست

سیندخت سه‌شنبه 9 خرداد 1391 ساعت 11:33 ب.ظ

خصوصی میشه فرستاد؟!

ایگونا پنج‌شنبه 11 خرداد 1391 ساعت 07:03 ق.ظ http://egona.blogfa.com


با سنفونی اورشالیم خط چشمت را پاک کرده ام و به سرخی ستون لبهایت تکیه داده ام
به هر حال فکر رماتیسمم نبودم که خیس بود صورتکت ...
خط بکش روی همین فردا و امروز را سر ببر دیروز را بالا بیاور
تو به جنون کشیده خواهی شد
و من به صلیب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد