- ادرس رو پیدا کردم مرسی این چهارمین وبلاگ خصوصیه که من امروز ازش نسخه پشتیبان گرفتم
- یادمه یه وب داشتم به عنوان 30 روزه ، همون 30 روز دوری که لیلا به من و پرهام تجویز کرده بود آدرس اون رو پیدا نکردم اصلا یادم نمیاد چی بود نمیدونم پاکش کردم یانه چون یه دفعه کلی از وب خصوصیا رو پاک کرده بودم...
- خیلی خوبه این خاطره ها، هرچند تلخ یادم میاد قبلا خواستنم چه شکلی بود حتی الان باورش سخته که من اینجوری میخواستم...
مثلاً این پستم
ازدواج نمیکنم،نمیخوام به هیچ مردی فکر کنم جز اون،
به مامان گفتم همین رو میخواستید دیگه؟تموم شدش،تموم شد تموم ِتموم
من به ازدواج فکر نمیکنم دیگه،بچه نمیخوام دیگه هیچی نمیخوام ،
شوهر نمیخوام................هیچ وقت دیگه اسم ِهیچ مردی رو به عنوان شوهر یدک نمیکشم ،هیچ وقت
۳ سال با یاد و خاطره یه نفر زندگی کردم،بازم زندگی میکنم،مهم نیست
دیگه تصمیمم جدی ِبرای ترک ِنت.............
آخرین پسته دیگه....
دوستتون دارم،تک تک آی پی هایی که ناشناس موندن ولی خواننده وبلاگم بودن....
ولی واقعاً حماقت بود این همه خواستن... به شدت دلتنگ خانواده ای هستم که خودم تصمیم گرفتم دور باشم ازشون بخاطر عشق
ای بابا! تا بوده همین بوده عزیزم
فکرشو نکن
به نظرم الان هم بیشتر مشکلاتتون به خاطر نزدیکیتون به خانواده شوهرت هست! اگه خونه تون از هم دور بود بیشتر مشکلات خود به خود حل میشد
محدثه این همه تلخ نگو بند آخرت خیلی ناراحتم کرد یعنی اینقدر زود به این نتیجه رسیدی دختر شب دراز است و قلندر بیدار قدر این عشق رو بدون خودت انتخابش کردی
زیر سوال رفتنش یعنی زیر سوال رفتنه خودت عزیز
یادش بخیر سال 86 و 87 چقدر فعال بودی چه همه بلاگ داشتی مگه
اون نظره بی اسم ماله من بود فلک زده
منم با خوندن نوشته های قدیمیم اینجوری میشم و با تصمیماتی که بعدش گرفتم...........