انجام شدنی


شنیدن بعضی حرف ها ، تموم وجودت رو بدرد میاره و هر بار تکرار شدنشون باعث نمیشه دردش کمتر شه باعث نمیشه احساس خشم نکنی....


*

کارایی که باید انجام بشه


- نصب nero ،رایت کردن چند تا dvd عکس

- طراحی بیلبورد تبلیغاتی شرکت همسری

- خرید کتابای کنکور ارشد

- رتوش عکس های نوه خاله

- تمیز کردن اتاقم

- مرتب کردن کمد

- خواب شبم رو منظم کردن


و انجام دادنشون باعث کمتر شدن دغدغه هام میشه


*

9 روز دیگه اولین سالگرد محرم شدنم با مردی هستش که فکر میکردم دیگه هیچ وقت نمیتونم داشته باشمش ...



نظرات 7 + ارسال نظر
نارنجدونه شنبه 20 شهریور 1389 ساعت 08:00 ق.ظ

وای اون منظم کردن خواب کار حضرت فیله مخصوصا واسه من

دلا شنبه 20 شهریور 1389 ساعت 01:16 ب.ظ

وای دختر.... این خط آخر چه لبخند شیرینی رو به لبم نشوند...
امیدوارم همۀ دردهای زندگیت به همین درد مشترک و گهگاه ختم بشه... :)

سارا شنبه 20 شهریور 1389 ساعت 02:54 ب.ظ http://parseh-09.blogfa.com

شنیدن این حرفایی که میگی حتی وقتی برای بار چندم تکرار میشه به نظرم دردش بدتر از دفعه های قبل هست .. مثل یه زخم می مونه که هر بار با شنیدن دوباره اون زخم عمیق تر میشه ... خیلی سعی کردم جلوی تکرار جمله های اینجوری رو از زبون دیگرون یه جوری بگیرم تا حدی هم موفق شدم ولی نه کاملا ...

سارا شنبه 20 شهریور 1389 ساعت 02:55 ب.ظ http://parseh-09.blogfa.com

از نصب نِــرو نگو!!! ولی دیوونه شدم بیشتر نرم افزارهایی که از قبل دارم با ویندوز اکس پی تطبیق داره و تو سِون به مشکل میخورم... یه نرو نصب کردم دو ساعت یه رایت دی وی دی طول کشید اینقدر که حوصله ام سر رفت و قعطش کردم! امیدوارم مال تو اینجوری نشه ...

سارا شنبه 20 شهریور 1389 ساعت 02:56 ب.ظ http://parseh-09.blogfa.com

طراحی بیلبور تبلیغاتی... وای چه کار هیجان انگیزی ...
و تا حدودی سخت... آخه مال آقای همسری هست و فکر کنم وسواس زیادی داری
امیدوارم خوشگل بشه ...

سارا شنبه 20 شهریور 1389 ساعت 02:56 ب.ظ http://parseh-09.blogfa.com

من که جرات نزدیک شدن به کمدم رو ندارم آخه اگه چیزایی که اون تو چپوندم رو بریزم بیرون دیگه جمع کردنش کار من نیست! ... بی خیال تو کمده! دیده نمیشه! حسنی تنبل شنیده بودی! حالا سارای تنبل

سارا شنبه 20 شهریور 1389 ساعت 02:57 ب.ظ http://parseh-09.blogfa.com

جدی جدی یه سال شد ... باورم نمیشه زمان چقدر زود میگذره .... ولی فکر میکنم یه علتش این بود که ما یه مدت همو گم کرده بودیم ...
دوباره مبارک باشه عزیزم...
انشاا... که میلیون سال دیگه هم با هم جشن بگیرین این روز رو ... در کنار هم به آرزوهاتون برسین ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد