خوب شدن


همیشه کلی وقت میبره تا اتاقم رو تمیز کنم و معمولا یه کیسه بزرگ از چیزای بدرد نخور رو می ندازم دور بعد از اون از نتیجه کارم کلی لذت میبرم...

اما این لذت بردن چند روز بیشتر دوام نمیاره چون دوباره بی حوصله میشم و همه چیز رو بهم میریزم دوباره روز از نو روزی از نو

به خودم خیلی سخت میگیرم چون نمیخوام بعدها تو زندگیم نامنظم باشم...

*

شنبه اونقدر حالم بد بود که نتونستم برم دانشگاه به خودم قول دادم فقط همون روز بی حوصله باشم از فردا دوباره شروع کنم...

*

یکشنبه اولین جلسه ای حساب میشد که بعد از اومدن پرهام میرفتم دانشگاه...



نظرات 4 + ارسال نظر
پرهام دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 09:28 ب.ظ

سلام عزیز دلم
خوبی همسر نازم؟
فدات بشم من
چه مرتب شده خانم گل من
گل خوشگل منی تو
عشق ناز منی تو
بهت افتخار می کنم عزیزم
می بوسمت فدات بشم من
جیگرتو بخورم
خودتو زیاد خسته نکن عزیزم
دوست دارم

ترنج چهارشنبه 12 آبان 1389 ساعت 09:42 ق.ظ http://orangefemme.blogfa.com

چطوری ریتارد؟
خوبی؟
وقت کردی یه کم نرو دانشگاه

باران (سارای) پنج‌شنبه 13 آبان 1389 ساعت 09:57 ق.ظ

سلام عزیز دلم خوبی خانمی چه خونه خوشگل و خوش رنگی داری مرسی که من رو محرم دونستی عزیزم . درباره اتاقت هم باید بگم که دقیقا مثل منی من هر چند روز یه بار مرتب میکنم و به خودم قول میدم دیگه نگذارم بهم بریزه اما باز بعد چند روز روز از نو روزی از نو . باید سرفرصت کل وبلاگت رو بخونم عزیزم
دوستت دارم

باران (سارای) پنج‌شنبه 13 آبان 1389 ساعت 10:38 ق.ظ

آجی کل وبلاگت رو خوندم .. هم شاد شدم هم غمگین هم کلی علامت سوال . فقط از خدای مهربونی ها میخوام همیشه خوشحال و خوشبخت باشی و عشق اولین و ‌آخرین جادوی زندگی ات باشه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد