بغض بی دلیل


- معمولا نیمه شب ها پر از دوست داشتنش میشم حس خاصی تموم قلبم رو فرا میگیره...

-  یه حس متفاوت تموم وجودم رو  ساعت 9 فرا میگیره یه بغض تموم وجودم رو فرا گرفته نمیدونم باید چیکار کنم تا این بغض بره ،اصلا علت اومدنش رو نمیفهمم فقط میفهمم اگه باکسی حرف نزنم اگه گیر به کسی ندم گریه نکنم آروم نمیشم...

زنگ میزنم به پرهام کلی سربه سرم میذاره و هر چند دقیقه سکوت برقرار میشه چند قطره اشک از چشمام جاری...

بعد 30 مین حرف زدن آروم میشم شب بخیر بهش میگم قطع میکنم...

- خودم رو مجبور به اتمام رتوش تصویر نوه مشترک خاله هام میکنم...


- ممنونم بابت سر زدن و کامنت دادنتون...خیلی دوستتون دارم

- راستی باورتون میشه هنوز تو اتاق کوچولوی من پنکه روشنه؟

نظرات 2 + ارسال نظر
پرین پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 09:10 ق.ظ

بی دلیل نیست! سعی کن این همه بیدار نمونی! وقت خواب و بیداریتو تنظیم کنی! به برنامه هات نظم بدی! سرتو شلوغ کنی! اینا فقط جسمتو تحلیل میبره ناز خانوم

سحر پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 05:23 ب.ظ http://katisahar.persianblog.ir

منم وقتی سرم رو بالش میذارم وجودشو حس میکنم
مثل هوا جریان داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد