احساسات زیادی

 خونسردتر از من پیدا نمیشه ساعت ۳:۳۰ کنفرانس دارم بچه یه متن رو پرینت گرفتن که اون رو کنفرانس بدم ولی هرچی میخونم زیاد متوجه نمیشم در نتیجه تازه پا شدم دارم تو نت دنبال موضوعش میگردم که یه خورده روشن بشم


لواشکم روبه روم داره چشمک میزنه خودم رو جریمه کردم تا متن رو اماده نکنم بقیش رو نخورم:-"


*

دیروز 3 ساعت پیاده روی کردم کلی خرج  کردم که حالم بهتر بشه ...داشتیم برمیگشتم خونه رزی که پرهام زنگ زد با شنیدن صدای ناراحتش تموم تلاشم دود شد رفت هوا...

دوباره دلم گرفت و اون مدام میگفت هیچیم نیست ....


به خودم قول دادم بتونم احساساتم رو کنترل کنم...من الان میدونم کجاها ضعف دارم دیگه وقتشه بعضی چیزا رو از زندگیم بیرون کنم ....

نظرات 2 + ارسال نظر
نارنجدونه سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 02:03 ب.ظ

حالا میشه تا ابد تو جریمه بمونی لواشکو بدی من ُ منی که در آرزوی ترشی دارم میمیرم ُ تو بدنت به تنبه عادت داره ها اصلا اهل ریاضتی والا

آرامش زندگیم سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 06:38 ب.ظ

تو یه چیزیت میشه ها! سرتو با این چیزا گرم کن که دلتنگیت هم کمتر شه خوب!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد