قلب سنگین


به پرهام ما بین خواب و بیداری زنگ میزنم به شوخی و بدون هیچ غرضی حرفی میزنم که باعث ناراحتیش میشه...

حالا که بیدار شدم زنگ میزنم متوجه میشم اون حرف چقدر باعث ناراحتیش شده و اصلا نمیخواد حرفای من رو بشنوه ....

و من بیشتر ناراحت میشم که چرا اون حرف رو بد تعبیر کرده ....

باورتون میشه این موقع ها اینقدر قلبم سنگین میشه که تموم وابستگی هام به دنیا قطع میشن...


*


الان ناراحتم چون نمیفهمم چرا باید مردا اینجوری باشن؟

نظرات 2 + ارسال نظر
آرامش زندگیم چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 11:48 ق.ظ

این مشکلاتو همه دارن!

پرهام پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 04:52 ب.ظ

سلام عزیز دلم
سلام همسر نازم
سلام عشقم
می بوسمت عزیز دلم
عیدت مبارک باشه عزیزم
خانوم جانم خیلی دوست دارما
تو خیلی مهربونی ها
من عاشق این مهربونیاتم
جیگرمی تو
تو به دلت نگیر عزیزم
بعضی وقتا حرفا نصفه و نیمه می رسند واسه همین باعث دلخوری می شه
حال می کنی با این مردی که گیرت اومده ها
نه عزیز دلم
عاشقم باش و بدون عاشقت می مونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد