امیدی به فردا


گاهی فکر میکنی هیچ امیدی نیست واسه اینکه فردا رو ببینی...

*

تو حیاط دانشگاه ماسک زدم یه گوشه ای نشستم و منتظر که رزی کارش رو تموم کنه...همزمان اشک از چشمام در حال سرازیر شدنه

رزی برای لحظه ای میاد سمتم با دلسوزی میگه کاش تو میرفتی ببین از بس هوا سرده داره از چشمات آب میاد...

پوزخند میزنم به آرومی میگم منتظر میمونم...دوباره پر از افکار واهی میشم کاش می..... از این مریضی لعنتی حالم بهم میخوره...


*

با یه جعبه دستمال کاغذی بدست تو اتاق دکتر نشستم اون متعجب بخاطر بدتر شدن حال من وقتی بیشتر متعجب شد که فهمید اون قرص خارجیه هیچ تاثیری رو من نداشته...


*

میرسیم خونه به محضی که از ماشین پیاده میشم با گریه از بابا عذر میخوام که همیشه اذیتش کردم چون همیشه مریضم...

و بعد این تراژدی رو توخونه واسه مامان راه میندازم دراز میکشم مدام نفسای تند تند از راه دهان میکشم...

هر لحظه از ذهنم میگذره باید به پرهام زنگ بزنم هربار یه چیزی مانع میشه

تموم گذشته رو زیر رو میکنم ببینم جایی از گذشته از خدا شاید خواستم پرهام رو به من بده بعد مریضم کنه بعد منو ببره بعد....

یادم نمیاد هیچی به ذهنم نمیاد پس علت این مریضی چی میتونه باشه؟

زمان زیادی میبره که به نفس کشیدنم از طریق دهان نظم بدم آرومتر میشم

تموم وجودم گرمه گرمه چشمام از داغی میسوزن ... 

ولی حالم بهتر شده...

دستم هر از گاهی بین مامان و بابا رد و بدل میشه آرزو میکنم کاش پرهام بود و دستام رو میگرفت که بتونم یه خواب آروم کنم...

*

احساس میکنم یه معجزه اتفاق افتاد که امروز بهترم...خدایا شکرت

نظرات 5 + ارسال نظر
آیدا دوشنبه 27 دی 1389 ساعت 12:26 ب.ظ http://aidaaaa.blogfa.com/

امیدوارم زودتر خوب شی.

نارنجدونه دوشنبه 27 دی 1389 ساعت 05:07 ب.ظ

چه میکنی خودت رو مریض میکنی شیطنت میکنی دیگه انقده حرف عشقت رو زدی دلم واسه بولویم تنگ شد خوابیده برم بوسش کنم

قطره بارون دوشنبه 27 دی 1389 ساعت 05:41 ب.ظ http://the-wet-dream.blogfa.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااااام
خوفی خاله جانم به فدایت؟

قطره بارون دوشنبه 27 دی 1389 ساعت 05:41 ب.ظ http://the-wet-dream.blogfa.com

خاله ای زودی خووووووووووووب شو
بوووووووووووووووووووووووس

سارا یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 03:57 ب.ظ http://parseh-09.blogfa.com

خیلی ناراحت شدم از اینکه ازت بی خبر بودم و تو مریض بودی ...
آبجی ناز نکن دیگه و فکر های بد راجب گذشته رو بریز بیرون.... هر کسی ممکنه مریض شه ... الان در چه حالی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد